چشم‌هایش؛ وحید عباسی‌پیانی، با چشم آسیب‌دیده در اهواز زندانی است

طبق اطلاع «ایران‌وایر»، نیروهای امنیتی، «وحید عباسی‌پیانی» از شهروندان «ایذه» را، چهار روز پس از شلیک به چشم‌هایش وقتی برای درمان به بیمارستان مراجعه کرده بود، بازداشت کردند. یک ماه گذشته بود تا خانواده او پی بردند که وحید را به زندان مرکزی شهر «اهواز»، به نام «شیبان» منتقل کرده‌اند. طی شکنجه و بازجویی‌هایی که از وحید انجام شده است، به او گفته‌اند اتهام او «محاربه» است. 

یک چشم وحید به‌دلیل اصابت گلوله ساچمه‌ای آسیب جدی دیده است، اما نه تنها از درمان او جلوگیری به‌عمل آمده، بلکه در این مدت، وحید را مورد ضرب‌و‌شتم و شکنجه قرار داده‌اند. 

***

«جان برادرم در خطر است و به او اتهام محاربه نسبت داده‌اند و در پاسخ به پیگیری‌های برادرم برای درمان چشم‌اش به او گفتند: تو که حکمت اعدامه، چشم می‌خوای چه‌کار؟»

این‌‌ها جمله‌های برادر وحید عباسی‌پیانی است که در اینستاگرام خود منتشر کرده. او نوشته است که چشم وحید در تاریخ ۲۴آبان مورد اصابت گلوله ساچمه‌ای قرار گرفت و ۲۸آبان درحالی‌ که هنوز نیاز به درمان و مراقبت داشت، از بیمارستان ربوده شد. یک ماه بعد از این تاریخ بود که خانواده و نزدیکان وحید متوجه شدند، فرزندشان در زندان مرکزی اهواز (شیبان) نگهداری می‌شود و تحت شکنجه قرار گرفته است. 

حالا شش ماه از تاریخ بازداشت وحید می‌گذرد. در این مدت وحید را شکنجه کرده‌اند، دندان‌های او شکسته است، از درمان چشم آسیب‌دیده‌اش جلوگیری کرده‌اند و حتی چند بار او را به بهداری برده‌اند، اما بدون انجام اقدامات پزشکی، به بند برگردانده‌اند. 

برادر وحید در پست اینستاگرام خود نوشته است که وحید عباسی برای اخذ اعتراف اجباری، تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفته است. طبق نوشته برادر وحید، خانواده او خواستار درمان فوری و آزادی بی‌قید و شرط او هستند. 

 

وحید چطور بازداشت شد؟ 

۲۴آبان، خیابان‌های ایذه از جمله چهارراه «حافظ جنوبی» و چهارراه «هلال‌احمر»، صحنه اعتراضات مردمی در پی کشته شدن «مهسا [ژینا] امینی» شده بود. تصاویر بسیاری از آن شب منتشر شده است که معترضان به خیابان آمدند و دود و آتش به هوا برخاسته بود. معترضان علیه ستم‌های جمهوری اسلامی شعار می‌دادند. 

وحید همان شب پس از به پایان رسیدن کارش، به مغازه‌ای برای خرید کردن مراجعه کرده بود. معترضان در خیابان بودند. نیروهای سرکوبگر از راه رسیدند و شروع به تیراندازی به مردم کردند. وحید در مسیر خانه بود که گلوله ساچمه‌ای به چشم او برخورد کرد. 

او خود را به خانه رساند. چشم آسیب‌دیده‌اش سرخ شده بود و نمی‌توانست آن را باز کند. خیابان‌ها و شلوغی‌ها ادامه داشت و وحید هم در خانه مانده بود. اما هر روز وضعیت آسیب چشم‌اش بدتر می‌شد و راهی به‌جز مراجعه به بیمارستان باقی نمانده بود. دوستان وحید او را به بیمارستان «امام» اهواز رساندند. دقایقی نگذشته بود که دست‌کم پانزده نفر از نیروهای امنیتی در بیمارستان حاضر شدند.

وحید به‌همراه دو تن از دوستانش بازداشت شد. یکی از نزدیکان وحید می‌گوید که نیروهای امنیتی «سپاهی» بوده‌اند. یکی دیگر از بازداشتی‌ها، «پوریا رحمانی» نام دارد که کمی پس از بازداشت، آزاد شده است. اما وحید همچنان در زندان به‌سر می‌برد. 

وحید و دوستانش را پس از بازداشت، مورد ضرب‌و‌شتم قرار داده‌اند. نیروهای امنیتی روی سر آن‌ها گونی کشیده‌اند و به مکانی نامعلوم منتقل کرده‌اند؛ محیطی تاریک که فقط کتک جاری بود. بازجویی‌ها و ضرب‌و‌شتم همچنان ادامه داشت و بازجوها و ضاربان ضمن ضرب‌و‌شتم وحید گفته‌اند که هرچه آن‌ها می‌گویند او باید بپذیرد. دندان‌های وحید زیر کتک شکست. 

یک ماه از بازداشت، بازجویی و شکنجه‌ها می‌گذشت که خانواده وحید خبردار شدند فرزندشان در زندان مرکزی اهواز یا همان شیبان، به‌سر می‌برد. آن‌ها توانستند با وحید ملاقات داشته باشند و هرازگاهی هم تماس‌های تلفنی برقرار است.

 

«محاربه» برای پخش نوشیدنی؟ 

به گفته یکی از نزدیکان وحید، او زیر بازجویی و ضرب‌وشتم هم اتهام‌های وارده را قبول نکرده است. گفته می‌شود که مصداق‌های اتهامی او «سنگ زدن به ماموران» و «پخش قهوه میان مزدوران» عنوان شده است، اما هنوز پرونده به دادگاه ارسال نشده است. در این میان یکی از وکلای شهر ایذه بنا به خواست خود، پرونده وحید را وکالت می‌کند. 

در پی مراجعه‌های خانواده و نزدیکان وحید، مقامات پاسخ درستی به آن‌ها نمی‌دهند. وقتی آن‌ها به مراجع قضایی شهر ایذه مراجعه می‌کنند، مقامات آن‌ها را به اهواز می‌فرستند و مقامات قضایی شهر اهواز هم پاسخ می‌دهند که پرونده در ایذه است. 

وضعیت روحی وحید خوب نیست. شرایط چشم آسیب‌دیده‌اش بدتر شده است. یکی از نزدیکان وحید به ایران‌وایر می‌گوید: «بااینکه چشم وحید ضربه خورده بود، کتک‌اش زده‌اند و دندان‌هایش را هم شکسته‌اند. وحید گفته است که او را به بهداری زندان می‌برند و وقتی مقابل بهداری می‌رسند، به او می‌گویند نیازی به درمان نیست، چون حکم او اعدام است و چشم می‌خواهی برای چه؟»

اندک بینایی باقی مانده از چشم آسیب‌دیده وحید مدام بدتر می‌شود. او درد دارد و تنها می‌تواند نور را، آن‌هم به‌شکل دید تار، تشخیص بدهد. 

طبق مشاوره‌های پزشکی ایران‌وایر با جراحان چشم، اقدام به درمان چشم‌های آسیب‌دیده بایستی سریع اتفاق بیفتد و تاخیر در این اقدام می‌تواند جبران‌ناپذیر باشد. از سوی دیگر، امکانات پزشکی برای زندانیان از جمله ابتدایی‌ترین حقوق انسانی آن‌ها است که همواره در جمهوری اسلامی نقض شده است. جلوگیری از حق درمان جدای از نقض حقوق متهم، با توجه به شرایط جسمانی وحید، مصداق شکنجه‌ای مضاعف بر او است. 

 

وحید عباسی پیانی کیست؟ 

وحید متولد سال ۱۳۷۳ است که نتوانست تحصیلات خود را ادامه دهد. او فوتبالیست بازیکن تیم امید شهر ایذه است که موفق هم بوده است. اما مشکلات مالی باعث شد که به اشتغال روی بیاورد و در مغازه قهوه‌فروشی مشغول شود. احتمالا مصداق اتهامی «پخش قهوه میان مزدوران» را، از شغل او برداشته‌اند. 

خانواده او از نظر مالی در شرایط خوبی قرار ندارند و برای همین نمی‌توانند هزینه اخذ وکیل را متحمل شوند. وحید فرزند سوم از پنج فرزند خانواده‌ای است که در شش ماه گذشته، زندگی‌شان زیر و رو شده است. 

طبق اطلاع ایران‌وایر از نزدیکان وحید، شرایط روحی والدین این زندانی سیاسی وخیم است و مادرش شبانه‌روز گریه می‌کند. 

هنوز مشخص نیست که تاریخ برگزاری دادگاه وحید عباسی‌پیانی چه زمانی است، اما شواهد امر نشان می‌دهد که او در شرایط روحی وخیمی قرار دارد و بلاتکلیف، با شنیده‌هایی از اتهام «محاربه» روزگار خود را در یکی از خشونت‌بارترین زندان‌های ایران می‌گذراند. 

دسترسی به شرایط زندانیان سیاسی و آسیب‌دیده‌های اعتراضات در شهرستان‌های ایران و خصوصا استان‌های مرزی، به آسانی امکان‌پذیر نیست. همین مساله می‌تواند زندانیان سیاسی و زخمی‌ها را در شرایط آسیب‌پذیری بیشتری قرار دهد. 

تنها به شهادت ده‌‌ها پزشک، تا پایان آبان ۱۴۰۱، دست‌کم ۵۸۰ معترض توسط سلاح‌های ساچمه‌ای و پینت‌بال، یک یا دو چشم خود را از دست داده‌اند و دچار نقص عضو شده‌اند. این در حالی است که جمهوری اسلامی کور کردن معترضان را دروغ خوانده است. 

در چنین شرایطی، برادر وحید با انتشار پست اینستاگرامی خود نوشته است: «از شما هم می‌خوایم صدای برادر بی‌گناهم باشید. مخاطب من هر آدمیه که دم از انسانیت میزنه و ذره‌ای از شرافت توی وجودش هست، سکوت شما یعنی حمایت از ظلم و ظالم.»

دقیقه
در زندان به وحید گفته‌اند که اتهام او محاربه است
در زندان به وحید گفته‌اند که اتهام او محاربه است

Popular posts from this blog

احتمال اجرای حکم اعدام یک زندانی عرب در زندان شیبان اهواز

جزییات چهار دهه تلاش زنان ایرانی برای شکستن قفل‌های آزادی

مهرنوش طافیان، خبرنگار مستقل خوزستانی به حبس محکوم شد